مطالب عشقولانه

مطالب عشقولانه

مطالب عشقولانه
مطالب عشقولانه

مطالب عشقولانه

مطالب عشقولانه

متن عاشقانه زیبا و احساسی برای مخاطب خاص

متن عاشقانه و زیبا


جملات عاشقانه زیبا 


خدا ” تو ” را که می آفرید

حواسش پرت آرزو های من بود !

شدی همان آرزوی من …!


متن زیبا عاشقانه 


کاش می شد …

تمام داستان های دنیا را

از دهان تو بشنوم !

تمام عاشقانه های دنیا را

تو برایم تکرار کنی !

اصلا هر چه تو بگویی زیباست !

می دانی کاش می توانستم

با تمام وجود

صدایت را در آغوش بگیرم !

متن عاشقانه و جالب


متن عاشقانه و زیبا 


آنقدر ذهنم را درگیر خودت کرده ای …

که دیگر حتی نمیتوانم مضمون تازه ای پیدا کنم

حالا حق میدهی

در شعرهایم

به همین سادگی بگویم

” دوستت دارم ” ؟


متن عاشقانه زیبا و جدید 


خیالت

مثل چرت صبحگاهی ست !

همه اش با خودم می گویم …

فقط پنج دقیقه دیگر !

جمله های عاشقانه و زیبا

جملات عاشقانه زیبا 


دلم لحظه ای را می خواهد !

که تو باشی …

همین کنار نزدیک به من

درست روبروی چشم هایم

همنفس نفسهایم

خیره شوم به لبهایت

دست بکشم به تک تک اعضای صورتت

بعد چشمهایم را ببندم و …

” ببوسمت ”

آن لحظه دنیای من تمام می شود .

” به خدا که واقعاً تمام می شود “

همیشه آخرین سطر برایش می‌‌نوشتم

” روزی بیا که برایِ آمدن دیر نشده باشد ”

می‌ نوشتم

” روزی بیا که هنوز دوستت داشته باشم

که هنوز دوستم داشته باشی‌ ”

می‌ نوشتم

در نبودنت به تمام ذرات زندگی‌ کافر شده ام

جز ایمانِ به بازگشتِ تو

امروز می‌‌نویسم

یقینا آمده است

ولی‌ روزی که من از هراسِ دیوار ها

خانه را که نه

خودم را ترک کرده بودم.



جملات عاشقانه




تو میروی …

اما بدان چیزی عوض نمی شود

پای ما تا ابد گیر است …

من و تو

شریک جرم یک مشت خاطره ایم …


قلبم بی تابانه بهانه ی کسی را میکند که بار سفر بسته و رفته است.

رفته و چقدر زود از یاد برده که

نگاهی بی صبرانه منتظر نگاه های اوست

که چقدر آغوشی تشنه ی بغل های اوست

و این قلب دیوانه ی من باید رنج بکشد و

صبوری کند.

تا از یاد ببرد صاحبش را.

تا عشقی که سراسر وجودش را به لرزه می انداخت را فراموش کند.

و فراموش کند که روزی کسی بود

که برایش زندگی بود




جمله های زیبا و جدید عاشقانه





مطالب عشقی وعاشقانه

درود بر اهل میخانه

که کأم با می شیرین کردند 


قسم بر چشم تو ساقی


دل از دنیا رها کردند 


جهانم خاک کُوی تو


گر امشب از تو مست کردم 


به أهوی چشت سوگند


که با یاد تو تب کردم 


جهانم بی تو خاموشست


منتت بر این جهان بگذار 


دیده ام با خود منور کن 


قدم بر  چشم ما بگذار.


 


درود بر اهل میخانه

که کأم با می شیرین کردند 


قسم بر چشم تو ساقی


دل از دنیا رها کردند 


جهانم خاک کُوی تو


گر امشب از تو مست کردم 


به أهوی چشت سوگند


که با یاد تو تب کردم 


جهانم بی تو خاموشست


منتت بر این جهان بگذار 


دیده ام با خود منور کن 


قدم بر  چشم ما بگذار